بهمن ۱۲، ۱۳۸۹

گی

توجه کردین تو اتوبوسها حتی ماها هم امنیت نداریم.
نشد ما یه روز تو اتوبوس باشیم یکی خودش نمالونه به ما
این قضیه اش چیه؟
نمی دونم بچه های که من دیددن ما قیافمون به گی می خوره .
هرچی می خوام خودمو به اون راه بزنم که نه داداش اتفاقیه شلوغه تو فکر می کنی اینطوریه.
ولی نه مالوندن بیشتر بیشتر میشه.
حالا خوبه جداست اگه زن مرد قاطی بود چی میشد.... چه بلایی سر خانوما میومد.
از هر 5 باری که سوار بی آر تی خط انقلاب شدم 3 بارش یکی مالونده.
دیگه یه جورایی دارم عادت می کنم .
باید بزنم تو کار گی
آقا شانسمون یه بچه خوشگلم اینکار نمی کنه اکثرا جونا بالای 28 سال

دی ۱۷، ۱۳۸۹

صبح زود

دوران دبیرستان که بودیم کلاسهامون طوری بود که می شد خودت انتخاب واحد کنی یعنی دقیقا مثل دانشگاه هر ساعتی که دوست داشتی انتخاب واحد می کردیم می رفتیم مدرسه .
بعضی از کلاسها به دوساعته صبح می خورد .اون زمان چه حس حالی بود .بجایی که تنبلی کنیم نریم یک ساعت زودترهم از خواب بیدار میشدیم می رفتیم دختر بازی بعد می رفتیم مدرسه.
چون صبح که از خواب بیدار بشی یه جورای صورتت پف کرده میشد.صورتم نمی شستیم که مثلا خوشگل بشیم .چه حس حالی بود.یه رفیق داشتیم به اسم مهدی که بهش میگفتیم مهتی داماد.کا ساعت 6:30 با این مهتی داماد میزدیم بیرون تا 10 دقیقه به 8 میرفتیم سراغ دختر بازی .اون موقع جراتم نداشتیم با دختره راه بریم وایمیسادیم دوست دخترمون بیاد بیرون فقط تو خیابون تعقیبشون می کردیم تو راه چشم چرونی عجب ذوقی داشتیم.یادش بخیر که دوران زنده دلیمون بود.
صبح زود بلند شدم حس اون موقع اومد سراغم.
الانم اینطوریه؟کسی ساعت 6:30 بلند میشه بره زید بازی

آذر ۱۱، ۱۳۸۹

دختر روشتفکر

سلام
انقدر سوژه این مملکت داره که بخوای مطلب بنویسی پر می نویسی.
فکر کنم 99 درصد این همه سوژه آخرش ربط پیدا کنه به استاد احمدی نژاد .آخه آدم انقدر سوژه .تو ماشین حرف از استاد.تو اتوبوس مترو صف نون مغازه.همه ابراز لطف می کنن به استاد.
ولی نمی خوام در مورد استاد حرف بزنم فکر کنم دوستان قلم به دست زیادی بدون هیچ گونه چشم داشتی در این مورد زحمت می کشن .
تا حالا فکر کردین که داشتن دوست دختر قلم به دست یا به عبارتی روشنفکر چه لذتی داره .من شخصا تا حالا با دخترای عادی دوست بودم. اگه دوست دختر ی داشته باشی که به این فکر نکنه چطور آرایش کنه یا چه لباسی بپوشه یا .....................چه طعمی داره
از یه چیزی مطمئنم دخترای تو این فاز فکر نکنم تو تخت خواب عملکرد خوبی داشته باشن.فکر نکنم اهل لاس زدنم باشن .صحبت عاشقانه ارجیفم نباید دوست داشته باشن.به ظاهرشونم که فکر نکنم برسن.
اصلا این شخصیتا دوست پسر دارن.اگه کسی در این زمینه تجربه خاصی داره بگه؟خیلی باید جالب باشه.
-----------------------------------------------------------------------------

من تو این مدتی که نبودم اتفاقای جالبی برام افتاد.یه مدت تو یه فروشگاه مبلمان کار می کردم تو حسن آباد راننده بودم مبلم می بردم این ور اون ور.یه مدتم مثل ثابق با ماشین کارم میکردم در حال حاضرم طراح برنامه نویس سایتم که این آخری درامدش از کارای قبلیم بهتره که همینو ادامه میدم. به امید دیدار.................

آذر ۰۲، ۱۳۸۹

سلام

سلام
شروعی دوباره این بار متفاوت تر از همیشه
با تشکر ویژه از یک دوست ویژه که ما را برای ادامه کار تشویق کرد

اردیبهشت ۰۲، ۱۳۸۹

test

بورخس، داناي آرژانتيني، گفته است؛ اگر مي خواستم فقط به يک شهر در جهان سفر کنم، شک ندارم که آن شهر، نيشابور است. فکر مي کنم رازهاي همه عالم در همين شهر باشد. نيشابور از قديم الايام تاکنون بزرگ ترين شهر خراسان بزرگ بوده و هست. در افسانه آمده اين شهر را شاپور اول شاه بزرگ ساساني ساخته و نام نيشابور از نام او آمده، اما باستان شناسان آثاري از 25 قرن پيش از ميلاد را در آن يافته اند. در زمان ساسانيان نيشابور بعد از تيسفون، پايتخت دوم امپراتوري بوده است. بعد از اسلام، طاهريان که اولين دولت ايراني را تاسيس کردند، نيشابور را پايتخت خود کردند. نيشابور به زودي دوباره جايگاه خود را پيدا کرد و در عصر طلايي تمدن اسلامي يعني قرن هاي چهارم تا ششم هجري بزرگ ترين مرکز دانش و بازرگاني در خراسان بود. اين شهر جايي است که امام رضا(ع) وارد آن شده و مدتي در آن ساکن بود. امام رضا (ع) چند درخت بادام هم در نيشابور کاشت. نيشابور سه زلزله ويرانگر و دو بار حمله مغولان را از سر گذراند و در عين حال پابرجا ماند و ماند تا با نام رازآلودش يادآور تمام حکمت و عظمت شرق باشد. نيشابور در دل طبيعت کويري خراسان، رنگين ترين شهر است. بر زمينه سبز مزارع و قهوه يي کوه و لاجوردي آسمان، ارغواني باغ ها هم ديده مي شود. به اينها اضافه کنيد فيروزه نيشابور را. در شمال نيشابور کوه هاي بينالود، در غرب آن سبزوار، در شرق آن مشهد و در جنوبش کاشمر قرار دارد. فاصله آن تا تهران 776 کيلومتر و تا مشهد 137 کيلومتر است و از سطح دريا 1250 متر ارتفاع دارد.

برداشت از سايت ايرانيان